دانلود آهنگ بنیامین اسماعیلی به سوی من

نقش روزگار من را تو بکش
ای که موی تو قلم موی شب است
نقش زندگی من را تو بکش
این همه مرگ ز من جان به لب است
به سوی من بیا چرا بهسوی من نشسته ای تو
برای ترک من چرا مرا به مرگ بسته ای تو
ز خاطرات شهر غم به شکل خنده بگذرم من
سپس تمام گریه را شبش به خانه میبرم من
عشق تو آخر دیوانگیست
تو که نام دیگرت زندگیست
ساده میگیری و ساده میروی
مرگ جدا به همین سادگیست
آستیم و اشک من همدستن
اشک من خسته شده است دست خودم
من به خستگی هرچه جاده ام
دگر از دست خودم خسته شدم
به سوی من بیا چرا به سوی من نشته ای تو
برای ترک من چرا مرا به مرگ بسته ای تو
ز خاطرات شهر غم به شکل خنده بگذرم من
سپس تمام گریه را شبش به خانه میبرم من